• a
Germany Country
آلمان (Germany)

آلمان (Germany)

کشور آلمان
پایتخت: برلین Berlin
زبان: آلمانی
مذهب: کلیساهای مختلف پروتستان ( عمدتاً لوتری)، کاتولیک رومی,اسلام سنی
نوع حکومت: جمهوری فدرال
مساحت: 357,000 کیلومتر مربع
خط ساحلی: ٢٣٨٩ کیلومتر
مختصات جغرافیایی: ٥١درجه شمالی و ٩ درجه شرقی
جمعیت: 82,492,000 نفر
رشد سالانه جمعیت: ٠٢/ درصد
امید طول عمر: ٥ /٧٣ سال
عضویت: سازمان ملل متحد,جامع اروپا، پیمان آتلانتیک شمالی،کنفرانس امنیت و همکاری در اروپا، اتحادیه اروپای غربی،گروه هفت، سازمان همکاری اقتصادی و توسعه، شورای اروپا
کد کشور: DE (DEU)
اختلاف ساعت: +01:00
واحد پول: یورو (EUR)
پبش شماره: 49+
تقسیمات کشوری: بادن-وورتمبرگ
شهرهای مهم:

پایتخت:برلین

تقسیمات کشوری آلمان

بادن-وورتمبرگ

نوع تقسیمات کشوری:استانی

جغرافیا آلمان

در جلگه شامل آلمان – منطقه‌ای پوشیده از مزارع حاصلخیز و شنزارها – رودهای الب و وزر و شاخه‌های آنها جاری است.
در غرب این جلگه به زمینهای پست شمال راین می‌پیوندد که در آن ناحیه زغال خیز روهر و نزدیک به یک چهارم جمعیت قرار دارند. ردیفی از فلاتهای متشکل از سنگهای سخت از شرق تا غرب کشور امتداد دارد و شامل ارتفاعات هونزروک و ایفل در راین لند تاونوس و وستروالد در هسن است و تا کوههای هارتس و ارتس در نورینگن امتداد دارد. رود راین لند، تاونوس و وستراولد در هسن است و تا کوههای هارتس و ارتس در تورینگن امتداد دارد.
رود راین در دره تنگ و عمیقی از میان این فلاتهای مرکزی می‌گذرد. در جنوب آلمان جنگل سیاه (شوارتز والد) دره راین را از دره‌های حاصلخیز و صخره‌های سوابیا (شوابن) جدا می‌سازد. لبة جنگلی ارتفاعات بوهم در مرز جمهوری چک قرار دارد، در حالی که کوههای آلپ در بایرن (باواریا) مرز اتریش را تشکیل می‌دهد .

رودهای مهم:راین، البه، دانوب (دونادو)، اودر، موزل‌، نکار، هافل.
بلندترین نقطه:تسوگ اشپیتزه ٢٩٦٣ متر.
آب و هوا:آب و هوا معتدل است، ولی اختلاف بسیاری بین جلگه معتدل ساحلی شمال و کوههای آلپ بایرن در جنوب که دارای تابستانهای خنک و زمستانهای سرد است,وجود دارد.

تاریخ معاصر آلمان

در 1871 امپراتوری آلمان – متشکل از چهار پادشاهی، شش مهدوک نشین,پنج دوک نشین و هفت شاهزاده نشین – با پادشاه پروس در مقام امپراتور آلمان (قیصر) تشکیل یافت. از 1871 تا 1918، آلمان متحد و توسعه طلب کوشید تا نفوذش را در سراسر اروپا گسترش دهد،
در عرصة تجارت و نیروی دریایی با بریتانیا به رقابت پرداخت و امپراتوری استعماری ساخت. آلمان تحت حکومت ویلهام (سلطنت از 1888 تا 1918)، که شخصی تندخوی بود، در سیاست جهان ایجاد بی ثباتی می‌کرد.
در ژوئن 1914 ولیعهد اتریش – هنگری در سارایوو ترور شد. اتریشیها – با حمایت آلمانیها، که از خطر از هم پاشی متحدشان بیمناک بودند – تقصیر را به گردن صربستان انداختند و تهدید به حمله کردند. صربها نیز از هم نژادهایشان در روسیه تقاضای کمک کردند، و روسها بسیج ارتش عظیم خود را آغاز کردند.
آلمان که از مورد حمله واقع شدن هراس داشت، استراتژی موسوم به طرح شلایفن را به مرحلة اجرا گذاشت، و به روسیه و فرانسه اعلام جنگ کرد. مقصود از این طرح مغلوب ساختن فرانسه (متحد روسیه) قبل از تکمیل بسیج روسها بود. هنگامی که سربازان آلمانی، برای مقدمه حمله به فرانسه، وارد بلژیک بی طرف شدند، بریتانیا – ضامن استقلال بلژیک – به آلمان اعلام جنگ کرد. این جنگ از 1914 تا 1918 ادامه داشت،
و در آلمان و اتریش و ترکیه در برابر اتحادی جهانی قرار گرفتند. نبرد در جبهه غرب خیلی زود از تحریک بازماند و تبدیل به جنگ سنگری شد، و موازنه قدرت فقط وقتی به نفع متفقین برگشت که آمریکا در 1917 بر ضد آلمان وارد جنگ شد. در جبهه شرق ، روسیه گرفتار هرج و مرج انقلابی شد (1917) و آلمانها از فرصت استفاده کردند و با حمله به نتایج قطعی رسیدند. تا اوت 1918 قدرت اتریش و ترکیه در هم شکست و آلمان منزوی گشت. با کاهش اطمینان عمومی در آلمان، این کشور در نوامبر 1918 تسلیم شد.
شکست در جنگ جهانی اول منجر به از دست رفتن سرزمینهای بسیار در اروپا و مستعمرات ماورای بحار پایان پادشاهی‌های آلمانی، تحمیل مبالغ هنگفتی غرامات جنگی و اشغال راینلند به دست نیروهای متفقین تا سال 1930 شد. جمهوری لیبرال و ایمار (1919 تا 1933)‌نتوانست ثبات اقتصادی یا سیاسی ایجاد کند.
در اوایل دهه 1930، طرفداری از حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمان (نازی) افزایش یافت. این حزب خواهان برقراری دولتی قدرتمند و متمرکز، سیاست خارجی جنگ طلب، حفظ خصوصیات نژاد آلبانی و فسخ توافقهای پس از جنگ شد، در 1933 ، رهبر حزب نازی آدولف هیتلر (1889 تا 1945) صدر اعظم و در 1934 رئیس جمهور شد.
رایش سوم (امپراتوری) او اتریش را ضمیمه خود ساخت (1938) چکوسلواکی را تجزیه کرد (1939)، و اقدام به نابود سازی یهودیان و دیگرانی کرد که از نظر نازی‌ها پست بودند. هیتلر به منظور پیشبرد ادعاهای ارزی در لهستان، پیمان عدم تعرض آلمان و شوروی را منعقد کرد. (24 اوت 1939)، که به شوروی اجازه می‌داد تا جمهوریهای بالتیک (استونی)، لاکوی و لیتوانی را ضمیمه خود سازد و توافقی برای تقسیم لهستان در یک سپتامبر 1939 آلمان را داخل جنگ کرد.
دو روز بعد بریتانیا و فرانسه به آلمان اعلام جنگ کردند ولی برای کمک به لهستان کاری نمی‌توانستنند انجام دهند. هیتلر پس از گذشت وقفه‌ای موسوم به جنگ ساختگی به سوی غرب روی آورد. (1940) و به دانمارک، نوروژ، بلژیک، هلند، لوکزامبورگ و فرانسه حمله کرد. در 1941 ایتالیا بر ضد بریتانیا و فرانسه وارد جنگ گشت و با حمله این کشور به آلبانی و یونان جبهه بالکان گشوده شد. حمله آلمان به شوروی (1941) جبهه شرق را گشود. همچنین در 1941، ژاپن با حمله به پایگاه دریایی پرل‌هاربر آمریکا در هاوایی به دول محور (آلمان و ایتالیا) پیوست. در اوج قدرت دول محور در1942 آلمان – مستقیماً یا ازسوی هم پیمانانش – نزدیک به کل اروپا به غیر از جزابر بریتانیا، سویس بی طرف سوئد,، اسپانیا و پرتغال را تحت کنترل داشت. در اواخر 1942 درشمال افریقا وضع به ضرر دول محور تغییر کرد. در 1943، ایتالیا تسلیم شد و نیروهای شوروی شروع به عقب راندن آلمانیها کردند.
در1944 ، متفقین با پیاده کردن نیرو در ساحل نرماندی آزاد سازی اروپای غربی را آغاز کردند، و با پیشروی در بالکان آلمانیها را ازخاک شوری بیرون راندند. پس از بمبارانهای سنگین متفقین پایان مار آلمان سریع بود. هیتلر در آوریل 1945 خودکشی کرد و برلین در اوائل مه به دست شورویها سقوط کرد.
در 1945,آلمان زمینهای بسیاری از به لهستان داد. متفقین (بریتانیا، فرانسه، آمریکا، شوروی) این کشور – و پایتختش، برلین – را به چهار بخش اشغال تقسیم کردند. مقصود متفقین، آلمانی متحدو خلع سلاح شده بود، ولی همکاری بین آنها به سرعت از هم پاشید، و در 1948 و 1949 شوروی برلین غربی را محاصره کرد. در 1948، بخشهای غربی آلمان ازنظر اقتصادی یکی شد.
پس از وحدت بخشهای غربی و تشکیل جمهوری فدرال آلمان، دربخش شوروی، استقرار جمهوری دموکراتیک آلمان اعلام شد. پیشرفت اقتصادی جمهوری دموکراتیک آلمان در مقایسه با جمهوری فدرال لطمه خورد.
در 1953 کمبود مواد خوراکی و حکومت سرکوبگرانه کمونیستی قیامی را به دنباب داشت. در 1955، آلمان غربی در مقام عضوی از اتحاد غربی کسب استقلال کرد. تقسیم کشور در آلمان با اکراه پذیرفته شد. صدر اعظم مونرادآدنائر (1876 تا 1967) از به رسمیت شناسی آلمان شرقی به عنوان کشوری مجزا امتناع کرد و روابط با اتحاد شوروی نامشخص باقی ماند. مسائل مهم با بلوک شرق مشتمل بود بر وضعیت تعریف نشده مناطقی که در 1945 به تصرف لهستان در آمد و وضعیت دشوار برلین غربی – قسمتی از جمهوری فدرال – که داخل خاک آلمان شرقی کمونیست در انزوا بود. روابط میان دو آلمان با فرار تعداد زیادی از آلمانیهای شرقی به غرب تیره شد و این فرارها فقط وقتی متوقف شد که والتر اولرشت (رهبر حزب کمونیست آلمان شرقی از 1950 تا 1971) دستور بنای دیوار برلین را صادرکرد (1961).
آدنائر با رفع اختلافات با فرانسه و شرکت در جامعة اروپا کوشید تا پذیرش مجدد آلمان غربی به درون اروپای غربی را کسب کند. احیای اقتصادی آلمان که آدنائر شروع کرده بود تحت صدارت جانشینان دموکرات مسیحی (محافظه کار) او – لودویگ ارهارد (صدر اعظم از 1963 تا 1966) – و کورت گئورگ کیسینجر (صدر اعظم از 1966 تا 1969) ادامه یافت. تحت صدارت سوسیال دموکراتها – ویلی برانت (صدر اعظم از 1969 تا 1974) و هلموت اشمیت (صدر اعظم از 1974 تا 1982) – قراردادهایی با اتحاد شوروی (1970) و لهستان (به رسمیت شناختن خط اودر – نایسه به عنوان مرز غربی لهستان) به امضا رسید و روابط با جمهوری دموکراتیک آلمان عادی شد (1972). تحت صدارت هلموت کوهل – آلمان غربی به توسعة چشمگیر اقتصادبی و عضویت مشاتاقانه در جامعه اروپا دامه داد.
در اواخر دهه 1980، آلمان غربی نقش آهن ربای اقتصادی و فرهنگی برای بیشتر اروپای شرقی را داشت. با این حال، علل ریشه ای مسائل جمهوری آلمان باقی بود،
در اواخر دهه 1980 بار دیگر نمایان شد. رهبری فرتوت کمونیست این کشور به رهبری اریش هونه کر به احساس رایج برای آزادی بیشتر که از شوروی گورباچف ساطع می‌شد واکنش نشا ن داد.
در 1989,شمار زیادی از اهالی آلمان شرقی از طریق لهستان، چکسلواکی و مجارستان جمهوری دموکراتیک آلمان را به مقصد غرب پشت سر گذاشتند. تظاهرات عظیم عمومی به نفع اصلاحات – به رهبری جنبش مخالفان موسوم به سرای نو – منجر به انتصاب رهبری جدید,ایگون کرنتز، گشت. دیوار برلین در نوامبر 1989 بازگشوده و رفت و آمد آزاد بین دو آلمان میسر گردید، ولی تظاهرات برای تغییرات بنیادی ادامه یافت و در تغییر دیگری در رهبری، کرنتز تعویض شد. رئیس جمهوری غیر کمونیست، نخست وزیری جدید (هانس مودرو) و دولتی با حضور اعضای گروه‌های مخالف انتصاب شدند.
در مارس 1990، انتخابات آزاد در آلمان شرقی برگذار شد و در نتیجه حزب کمونیست به گروهی در اقلیت نزول کرد. وقتی اقتصاد آلمان شرقی فروریخت. صدر اعظم آلمان غربی هلموت کوهل اتحاد پولی دو آلمان را پیشنهاد کرد. در نتیجه، خواست برای وحدت دوباره آلمان برگشت ناپذیر شد.
مذاکرات موسوم به « دو بعلاوه چهار» بین دو آلمان و چهار متفق اصلی زمان جنگ در فوریه 1990 آغاز گشت. به رفم مخالفت اولیه شوروی، به عضویت کامل درآمدن آلمانی واحد در جامعهاروپا و پیمان آتلانتیک شمالی مورد توافق قرار گرفت. وحدت دوباره آمان در 3 اکتبر 1990 به وقوع پیوست و در دسامبر 1990 انتخابات سراسری برگذار گشت.
سربازان شوروی سابق خارج شدند. آلمان واحد بزرگترین قدرت اقتصادی در اروپاست و بعد از روسیه بیشترین جمعیت را در این قاره دارد.

حکومت آلمان

از هر کدام از ١٦ ایالت (لند؛ جمع لنده) آلمان، به نسبت جمعیت، سه چهار یا شش تن از اعضای دولت ایالتی به عنوان نماینده در یکی از مجالس پارلمان – شورای فدرال (بوندسرات) – که دارای ٧٩عضو است،‌حضور دارند.
این اعضاء برای مدت محدودی انتخاب می‌گردند. دیگر مجالس پارلمان – مجلس فدرال (لوندستاگ) –٦٦٢عضو دارد که تحت نظام مرکبی از حوزه‌های انتخابی که یک نماینده دارند و حوزه‌هایی که تعداد نمایندگان به نسبت جمعیت است,برای چهار سال با رأی تمامی افراد بالغ انتخاب می‌شوند.
قدرت اجرایی در اختیار دولت فدرال به ریاست صدر اعظم فدرال است. صدر اعظم را بوندستاگ انتخاب می‌کند. رئیس جمهور فدرال طی نشست مشترکی از اعضای بوندسرات و تعداد برابری از نمایندگان ایالات، برای دوره‌ای پنج ساله انتخاب می‌گردد.
با این که در اوت ١٩٩٠، بر لین پایتخت اعلام شد، پارلمان، دولت، وزیران، رئیس جمهور و صدر اعظم فدرال در شهر بن استقرار دارند.

احزاب عمدة سیاسی عبارتند از:
•حزب سوسیال دموکرات (سوسیالیست)،
• حزب دموکرات مسیحی (محافظه کار)
• حزب سوسیال مسیحی
• حزب دموکرات آزاد (لیبرال)
•حزب سبز (حفاظت از محیط زیست)
•حزب سوسیالیسم دموکراتیک (حزب کمونیست آلمان شرقی سابق)
هر ایالت پارلمان و دولت مجزای خود را دارد.

ایالات آلمان
نام ایالتمرکزمساحت(کیلومتر مربع)
با دن – ووتمبرگاشتوتگارت٣٥٧٥٢
بایرن (باواریا)مونیخ (مونشن)٧٠٥٤٦
براندنبورگپوتسدام
٢٨٠١٦
نام ایالتمرکزمساحت(کیلومتر مربع)
برلین برلین٨٨٣
برمن برمن٤٠٤
تورینگن ارفورت١٥٢٠٩
راین لند – فالس ماینز١٩٨٤٨
زارلند زابروکن٢٥٧١
زاکسن درسدن١٧٧١٣
زاکسن – آنهالت ماگدبورگ٢٠٢٩٧
شلسویگ – هولشتاینکیل١٥٧٢٠
مکلنبورگ – فورپومرن شورین٢٦٦٩٤
نوردراین – وست فالن دوسلدورف٣٤٠٦
نیدرزاکسن هانوفر٤٧٤٣١
هامبورگهامبورگ٧٥٥
هسن ویسبادن٢١١١٤

اقتصاد آلمان

آلمان پس از آمریکا و ژاپن سومین قدرت صنعتی جهان است. بهبود اقتصادی این کشور پس ازجنگ جهانی دوم «معجزه اقتصادی آلمان» خوانده شده است. صنایع مهم شامل الکتریکی,مکانیکی,مواد شیمیایی,منسوجات,غذایی و وسایل نقلیه است. صنایع سنگین و مهندسی در منطقه روهر,شیمیایی در شهرهای کنار رود راین و وسایل نقلیة موتوری در مراکز بزرگ ایالتی مانند اشتوتگارت تمرکز دارد.
از آغاز دهه ١٩٨٠ رشد کلانی در صنایع تکنولوژی پیشرفته روی داده است. آلمان بجز زغالسنگ و زغالسنگ قهوه‌ای و ذهیار نسبتا کوچک سنگ آهن، بوکسیت، سنگ مس، نیکل، قلع، نقره، پتاس و نمک، ذخایر طبیعی نسبتا کمی دارد و شدیداً به واردات متکی است. عرضه نیروی کار با کمبود روبرو بوده است و تعداد زیادی «کارگر مهمان» (گاست اربایتر) – بویژه از ترکیه و یوگسلاوی سابق – به کار گرفته شده‌اند.
از کمبود نیروی کار در غرب کشور با مهاجرت از شرق، جمهوری دموکراتیک آلمان سابق,نیز مواجه شده است. تعداد افراد شاغل در صنایه خدماتی نزدیک به دو برابر کارکنان صنعت تولیدی است. بانکداری و امور مالی از منابع مهم درآمد ارز خارجی است، و فرانکفورت یکی از مراکز اصلی امور مالی و تجاری در جهان است.
اتحاد دو آلمان در اکتبر ١٩٩٠ مشکل بزرگی را در پیش روی اقتصاد این کشور قرار داد. در گذشته جمهوری دموکراتیک آلمان دارای موفق‌ترین اقتصاد در بین کشورهای عضو شورای همکاری متقابل (کمکون) بود، ولی بر حسب تولید، کیفیت، طرح، سوددهی و سطح زندگی در مقایسه با آلمان غربی عقب افتاده بود. یک تراست – تروی هنداشتالت – به منظور نظارت بر خصوصی کردن ٨٠٠٠ بنگاه دولتی درآلمان شرقی تشکیل شد.
صنایع مهم جمهوری دموکراتیک سابق شامل ماشین آلات و وسایل حمل و نقل، فولاد، سیمان، مواد شیمایی، کودسازی و پلاستیک است. ولی بسیاری از این صنایع در رقابت با همتای خود در غرب ناتوان بوده است.
برای مثال در ١٩٩١ تولید اتومبیل در کارخانه‌ای تراباند و وارتبورگ متوقف شد، و با خرید این کارخانه از طرف آلمان غربی، تولید مدلهای غربی در آنها شروع گشت. با این حال بسیاری دیگر از بنگاه‌های آلمان شرقی ور شکست شده‌اند، و در اواخر ١٩٩٢ میزان بیکاری در جمهوری دموکراتیک سابق نزدیک به ٢٠% و با سرعت در حال افزایش بود.
محصولات مهم کشاورزی و دامداری آلمان شامل رازک (برای آبجو)، انگور (برای شراب)، چغندر قند، گنام، جو و لبنیات است. مزارع اشتراکی جمهوری دموکراتیک آلمان سابق – که احتیاجات اساسی مواد خوراکی آن کشور را رفع می‌کرد در ١٩٩٠ و ١٩٩١ خصوصی گشت. جنگلها نزدیک به یک سوم کشور را پوشانده است و صنعت چوب رو به رشدی را تأمین می‌کند.

آموزش در آلمان

میزان باسوادی:نزدیک به۱۰۰%سنین تحصیل اجباری:۶تا ١٨ سال.
تعداد دانشگاه:٨(شامل دانشگاه آزاد و مؤسسات همطراز با دانشگاه).

نیروی دفاعی آلمان

خدمت سربازی:١٢ ماه