• a

مسیریاب:

از اینجا     یا ازتا شهر مشگین شهر
ایران - استان اردبیل - مشگین شهر
ایران - استان اردبیل - مشگین شهر

مشگین شهر

یکی از شهر های کشور ایرانواقع در استان اردبیل

معرفی شهر مشگین شهر

مشگین شهر یا خیاو، گذرگاه و پناهگاهی برای سوداگران و درمانده‌ها بود. در سده‌های اولیه اسلامی مجاهدان و از جان گذشتگانی بودند که در سبلان سنگر می‌گرفتند. هر گوشه این سامان، نشانه‌هایی از آن روزها را به یادگار دارد. حتی زمان‌هایی دورتر از آن روزگار، مدنیتی ناشناخته و بزرگ در این حوالی بوده که همچنان دست نخورده زیر خاک مدفون است. « خیاو» در حاشیه سرزمینی افتاده است که روزگاری به اسم « آران» مشهور بود.این منطقه، زبانی ویژه داشت که تا سده چهارم هجری با همه آشفتگی‌ها و آمیختگی‌هایش پایدار بود. سکه‌های به دست آمده از منطقه، متعلق به چند دوره تاریخی با فاصله زمانی کوتاه و دراز و بیشتر مربوط به زمان اتابکان آذربایجان است. نخستین سکه‌ای که تازیان در «آران» زده‌اند، متعلق به سال 90 هجری است.در این منطقه ، گورستان‌ها و نشانه‌هایی از سال‌های اولیه اسلامی به جای مانده است. از این رو، خیاو یا مشگین شهر نیز آبادی اسم و رسم‌داری بوده است، هر چند در بیشتر کتاب‌های جغرافیایی اسلامی، نامی از آن نیامده است. اما حمدالله مستوفی در سال 740 هجری خیاو را قصبه‌ای خوانده است و حد و مرزش را نشان داده و حتی حقوق دیوانی‌اش را ذکر کرده است:
« خیاو قصبه‌ای است در قیلی کوه سبلان افتاده است و چون سبلان در شمال اوست هوایش رو به گرمی مایل است. آبش از کوه جاری است. باغستان اندک دارد حاصلش غله بیشتر بوده، مردمش اکثراً موزه دوز و چوخاگر هستند حقوق دیوانی‌اش دو هزار دینار است. » با این حساب، قدمت خیاو را می‌شود تا سده‌های اولیه اسلامی پیش برد. هر چند که موقعیت جغرافیایی آن این خیال را در ذهن به وجود می‌آورد که در سال‌های پیشتر نیز منطقه خالی از سکنه نبوده است. بیشتر آنچه از این منطقه به دست آمده مربوط به دوره اسلامی است، ولی قبرهای زردشتیان که در همه جای آن پراکنده است، این فکر را بیشتر تأیید می‌کند. خیاو در دوره صفویه بیشتر رونق گرفت. به گونه‌ای که ، یکی از اولاد شیخ صفی ـ شیخ حیدر ـ حاکم و والی منطقه مشگین و برزند مغان در یکی از دره‌ها به دست مردی به اسم شیروان شاه قره‌باغی کشته شد. وی نوه دختری شاه صفی و نوه پسری شیخ صفی بود. شاه اسماعیل فرزند این مرد نیز در خیاو به دنیا آمد.سند با ارزشی که از دوره عباس میرزا باقی مانده، کتابی است به نام « تاریخ‌العجم و الاسلام» که شیخ عبدالغفور ثامن نامی نوشته است در این کتاب، نکته‌های مبهم مربوط به خیاو و آبادی‌های اطراف آن روشن شده است. مدتی پس از حکومت عباس میرزا در آذربایجان، خیاو توجه ایلات شاهسون را که در شرف قدرت گرفتن بودند جلب کرد. ییلاق‌های شاهسون‌ها در دامنه ساوالان رفته رفته گسترده‌تر شد و خیاو را مثل حلقه در میان گرفت. سپس کشتار و غارت آغاز شد. مدت‌ها این وضع اسفناک ادامه داشت تا سرانجام در زمان ناصرالدین شاه، حاکمی به نام حسنعلی‌خان جنرال وارد مشگین‌شهر شد و به شرارت‌ها پایان داد. بدین گونه، آرامش در خیاو حکم‌فرما شد. با آغاز مبارزات مردم در راه کسب مشروطیت، روسیه تزاری هرج و مرج طایفه‌های شاهسون را به صلاح و صرفه خود ندید و به درخواست حکومت استبدادی وقت، در صدد سرکوب طایفه‌های یاغی و عصیانگر شاهسون برآمد. چهار لشگر روسی از چهار طرف به سوی خیاو حرکت کردند. ژنرال « مدداوف» از اردبیل و « دالماچوف» از تبریز، طوایف شاهسون را محاصره و پس از زد و خوردهای شدید، آن‌ها را وادار به تسلیم کردند. سپس همه دارایی شاهسون‌ها تقسیم شد. این سال را ایلات ، مبدأ و مأخذ تاریخی قرار می‌دهند که در میان آواره‌ها و چادرنشین‌ها به « بولگی ایلی» یا سال تقسیم مشهور است. از مبارزان معروف راه مشروطیت ایران در خیاو، می‌توان به ملا امام وردی روحانی برجسته و بارز اشاره کرد که در اردبیل به دار آویخته شد. از وقایع مهم خیاو می‌توان پیروزی مشروطه خواهان، سرکوبی اشرار در مدت 20 سال حکومت رضاخانی، اسکان عشایر در مشگین شهر و قحطی در سال 1294 و 1327 شمسی را نام برد. بنا به گفته کاربر خوب سایت آقای نصر آبادی:
وجود آبگرمهای متعدد و گردشگاههای طبیعی و تاریخی همه ساله گردشگرهای بسیار زیادی را به سوی مشکین شهر جذب می کند. مشکین شهر از شمال شرق و شرق به جمهوری آذربایجان ، از شمال غرب به دشت مغان ، از جنوب شرق به شهرستان اردبیل ، از جنوب غرب به شهرستان سراب و از غرب به شهرستانهای اهر و تبریز محدود است.
این شهرستان شامل 3 بخش مرکزی ، مشکین شرقی و ارشق می باشد و وسعت آن 3615/8 کیلومتر مربع می باشد. طبق آمار 1375 جمعیت آن 164007 نفر بوده است. محصولات کشاورزی:سیب- انگور - هلو –گیلاس- آلبالو – زردآلو - خربزه - گندم - جو
صنایع دستی:
در شهرستان مشکین شهر هنرهای دستی دارای قدمت و اصالت قابل توجهی بوده و نشان دهنده ذوق و سلیقه سرانگشتان هنرمند مردمان این منطقه است

بیشتر صنایع دستی منطقه را بافته های داری تشکیل می دهند که از مهمترین این صنایع می توان به قالی بافی، گلیم بافی و جاجیم بافی اشاره نمود. علاوه بر این بافته ها سفالگری نیز از صنایع دستی این شهرستان محسوب می شود. وجه تسمیه: 
نام قدیمیتر این شهر خیاو بوده است.،
خیاو یک اسم پهلوی پارتی است که در لهجه محلی «خی او» «خییوو» تلفظ می شود. «خی» به معنی خیک ، مشک ، کیسه چرم و آوند پوستی برای حمل آب و « آو » هم به معنی آب است. انتخاب این اسم برای این شهر بی مناسبت نیست ، زیرا وجود کوه سبلان در جنوب این شهر به عنوان منبع سرشار آب موجب شده است تا در تمامی فصول سال ریزآبه های آن به سمت خیاو جریان یافته و در شمال این شهر به قره سو بریزد. از طرف دیگر با توجه به معنی خیابان (خیاوان) که به معنی راه ساخته شده در میان دو صف درختان باغ و گذرگاههایی است که میان باغچه ها و درختچه ها به طول و عرض باغ در برابر یک دیگر ترتیب دهند. از آنجایی که شهر خیاو از زمانهای سابق دارای درختان تنومند و باغ و باغات در کنار رودها و خیابانه و گذرگاهها بود نام خیاو بی مشابهت با معنی خیاوان نیست. گفتنی است
نام خیاو در دوره هایی از تاریخ اسلام میمند بوده است. در روزگار سلجوقیان و اتابکان آذربایجان آن را وراوی می‌نامیدند. در سال ۶۰۵/۱۲۰۹م که گرجستان این بخش از ایران را تصرف کرده‌ بود یکی از امیران گرجی به نام بیشکین، این شهر را به نام خود نام‌گذاری کرد. در حکومت میرزا خان در سال 1316 هجری شمسی به فرمان وی نام باستانی و معنی دار خیاو به مشکین شهر تغییر داده شد مع الاسف به مرور زمان با برگزیدن اسم مشکین بر این شهر ، تاریخ این شهر را به سال 1316 ه ش یا حداکثر به دوره حکومت بیشکین گرجی می رسانند در حالی که قدمت این شهر به دوره های ما قبل تاریخ و هزاره های اول قبل از میلاد مسیح می رسد